مطالعات دانشکده معماری | دانلود رساله دانشکده معماری
مطالعات دانشکده معماری دانلود رساله معماری دانشکده معماری ریز فضاهای دانشکده معماری برنامه فیزیکی دانشکده معماری دانلود رایگان رساله معماری دانشکده معماری پروژه طراحی دانشکده معماری دانلود پایان نامه معماری دانشکده معماری ضوابط طراحی دانشکده معماری
مطالعات دانشکده معماری
جهت خرید کلیک کنید
تعداد صفحات : 114 صفحه
قیمت : 10000 تومان

فهرست مطالعات دانشکده معماری | دانلود رساله دانشکده معماری
چکیده 4
مقدمه 5
فصل اول:کلیات طرح 6 مطالعات دانشکده معماری
معرفی استان کهگلویه و بویر احمد 7
هدف از انتخاب سایت 8
هدف از انتخاب طرح 9
تدوين مباني طراحي معماري پروژه 12
فصل دوم معرفی بستر سایت 14 مطالعات دانشکده معماری
محدوده سايت 15
عکس هایی از سایت 16
فصل سوم: مبانی نطری معماری 18 مطالعات دانشکده معماری
مطالعات پایه 19
شناخت ماهيت معماری 20
نكاتي درباره آموزش 26
مطالعات تکمیلی33
فضاي آموزشي مطلوب 33
آسايش محيطي 36
ـ ويژگيهاي اقليمي و ساختمانهاي آموزشي 39
معيارهاي انتخاب فضاي آموزش معماري 43
معرفي چند نمونه از پرديسهاي دانشگاهي 44
مباني و معيارهايي براي الگوي طراحي 45
جمعبندي نهايي و نتيجهگيري 49
فصل چهارم: برنامه فیزیکی 58 مطالعات دانشکده معماری
پيشبيني جمعيت دانشجويي و تعيين رشتهها و مقاطع تحصيلي 59
مباني طراحي دانشكده هنر و معماري و الگوهاي راهبردي آن 60
ضوابط و استانداردهاي برنامهريزي و طراحي 64
نكات مهم در طراحي فضاهاي كمكآموزشي 78
فصل پنجم: بررسی نمونه موردی 91 مطالعات دانشکده معماری
نمونه های خارجی 92
نمونه های داخلی: 104
فصل ششم: نقشه ها و طرح ها 108 مطالعات دانشکده معماری
منابع 114
دانلود رساله دانشکده معماری
چكيده
مطالعات معماری امروز در جامعه ای زندگی می کنیم که حجم کاستی های کمی و کیفی آن آنقدر بالاست که به سختی قادر به درک و تحلیل آن هستیم . کمبود و در بسیاری از موارد نبود فضاهای طراحی شده برای مقاصد و اهداف مشخص از جمله نقایص زیرساختی ای است که به چشم من دانشجوی معماری می اید.
از این منظر ، یک دانشکده معماری نوعی قرارگاه فیزیکی- رفتاری محسوب می شود و مانند دیگر قرارگاه هایی از این نوع ، از عوامل روانشناختی فردی از یک سو و عوامل محیطی از سوی دیگر تاثیر میپذیرد. از این رو در تهیه طرح معماری این قرارگاه لازم است هدف ها و ضرورتهای رفتاری مرتبط با هدفها و نیازهای سازمانی در نظر گرفته شود و طراح باید بداند که دانشکده معماری به عنوان یک قرارگاه فیزیکی- رفتاری به چه منظور ساخته می شود و چه کسانی با کدام ویژگیهای رفتاری از آن استفاده خواهند کرد.
دانلود پروپوزال دانشکده معماری
مقدمه
معماری را شايد بتوان تنها پيامآور احساسات و عواطف ناب بشري دانست. عموم مردم در دنياي منطق و استدلال سير ميكنند و عموماً با عينيات سروكار دارند و كمتر فرصت پرداختن به دنياي احساسات و تخيل را مييابند و در اين ميان معماری يگانه ابزاري است كه همچون پلي ميان دنياي واقعيت و تخيل، عينيت و ذهنيت و رؤيا و حقيقت ارتباط برقرار ميسازد و از آن دنياي معنوي براي ما خاكيان پيغام ميآوردو……
تعليمات آكادميك نقش بسيار مهمي را در رشد صنعتي اقتصادي وفرهنگي جامعه ايفا ميكند. تمامي كشورهاي در حال توسعه ذخيره عظيمي از نيروهاي انساني دارند كه به منظور موثر واقع شدن در امر توسعه، اين گروه از جمعيت بايد مهارتهاي لازم را فرا ميگيرند در غير اينصورت اين نيروي بالقوه نه تنها نقش مؤثر خود را در توسعه و پيشرفت ايفا نمينمايد بلكه خود بر مسائل و مشكلات ميافزايد. ارائه الگوي مناسب جهت ساماندهي قصايي دانشكدة معماري به منظور بالا بردن سطح مهارت و تربيت كارشناسان با تخصصهاي لازم براي تبديل نيرو بالقوه جامعه بالفعل و در نتيجه گامي بزرگ در جهت رشد صنعتي اقتصادي و فرهنگي جامعه است كه جزوة حاضر مطالعاتي است در جهت رسيدن به اين امر.
دانلود مطالعات دانشکده معماری
تعاريف اوليه
دانشگاه
رساله معماری به تمام مؤسسات آموزشي عالي اعم از آموزشي و پژوهشي، روزانه و شبانه، حضوري، راهدور، متمركز و نيمهمتمركز كه مدرك رسمي بالاتر از ديپلم صادر مينمايد دانشگاه گفته ميشود.
به طور كلي دانشگاه از عناصر پايدار و مستدام هر جامعه به شمار ميآيد كه عليرغم كليه اتفاقات سياسي، اجتماعي و مذهبي دانشكده به عنوان يك عنصر مانا و پويا ايفاء نقش مينمايد. هرچند ممكن است كه در طي دورههاي متفاوت، سياستهاي مديريتي و اجرايي آن تغيير نمايد، اما ساختار و هويت اصلي دانشگاه در ارتقاء سطح فكري و علمي بشر ماندگار ميماند.
دانشكده
دانشكده واحدي از يك دانشگاه است كه در رده خاصي از علوم فعاليت دارد.
مركز آموزش عالي (مؤسسه آموزش عالي)
سازماني است كه از بين دارندگان ديپلم متوسطه يا بالاتر دانشجو ميپذيرد و به فارغالتحصيلان خود ديپلم كارداني و يا بالاتر ميدهد. اين سازمان ممكن است تنها شامل يك مركز آموزش عالي مستقل مانند آموزشكده فني و يا دانشكده باشد كه از نظر سازمان اداري و آموزشي مستقل ميباشد و يا مجموعهاي از دانشكدهها كه يك دانشگاه را تشكيل ميدهند.
دانشجو
فردي است كه در يكي از دانشگاهها و يا مؤسسات و مجتمعهاي آموزش عالي و پژوهشي دولتي يا غيردولتي كشور كه مدرك رسمي بالاتر از ديپلم متوسطه صادر ميكنند، پذيرفته شده و طبق مققرات ثبتنام و بصورت حضوري و يا غيرحضوري به تحصيل اشتغال داشته باشند.
دانلود برنامه فیزیکی دانشکده معماری
نظام گزينش دانشجو
نظامي كه متولي آن سازمان سنجش كشور بوده و طبق آن افراد براي پذيرش و تحصيل در مؤسسات آموزش عالي، انتخاب ميشوند.
1- شناخت ماهيت معماری
در راه شناخت هنرمعماری و در بحث داوري هنر دو موضوع از همه مهمتر مينمايد : 1ـ وجه زيبايي شناسانه موضوع 2ـ وجه ارتباطي موضوع.
حس زيبايي پديده بسيار متغيري است كه تظاهرات آن در طول تاريخ بسيار نامعين و گاه بسيار گيجكننده بوده است. محك محقق واقعي هنر آن است كه حس زيبايي خود او هرچه باشد، حاضر باشد كه تظاهرات اصيل اين حس را نزد مردمان ديگر و در اعصار ديگر نيز به قلمرو هنر راه دهد.
حس زيبايي
انسان در برابر شكل و سطح و حجم اشيائي كه حاضر بر حواس او باشند واكنش نشان ميدهد و بعضي از آرايشها در تناسب شكل و سطح و حجم اشياء منجر به پيدايش احساس لذت ميشوند. در حاليكه نبودن آن آرايشها باعث بياعتنايي يا حتي ناراحتي و اشمئزاز است. حس تشخيص روابط لذتبخش همان حس زيبايي است و حس مقابل آن حس زشتي است. هگل در اين مورد ميگويد : …… چنين به نظر ميرسد كه حس زيباييشناسي حسي نيست كه طبيعت آن را به ما داده باشد و مانند يك غريزه كور بتوانيم در نهايت ذات، زيبايي را آناً تشخيص بدهيم. اين حس نياز به آموزش دارد و حس زيباييشناسي آموزش يافته را سليقه ميگوييم. اين سليقه است كه ميگويد چه چيز زيباست و سليقه نيز خود محصول يك آموزش است. آن چه از اين بحث نتيجه ميگيريم اينكه حس زيبايي را ميتوان آموزش و پرورش داد و هدايت و آموزش در رشد و تعالي آن نقشي شايان توجه ايفا مينمايد و اين بار مؤيد اين نظر است كه يك هنرمند بايستي سعياش معطوف به اين باشد كه اثرش داراي بيشترين ارزش زيباشناختي ممكن باشد.
ضوابط و استاندارد های طراحی دانشکده معماری
مفهوم و اهميت زيبايي
زيبايي مقولهاي است كه تمام مكاتب علمي، فلسفي، هنري و ديني، به نحوي از آن سخن گفتهاند، يكي از كهنترين بيانها در مورد زيبايي آن را به همراه «حقيقت» و «خوبي» سه اصل جهاني و بنيادين ميداند كه جملگي انسانها به آنها تمايل دارند. در تعريف زيبايي شايد بتوان گفت كه به تعداد مكاتب و حتي فراتر از آن به تعداد كساني كه در اين زمينه سخن گفتهاند، تعريف از زيبايي وجود دارد اما آن تعريف جسماني محض (كه زيبايي عبارتست از وحدت روابط صوري در مدركات حسي ما) يگانه تعريف اساسي است و بر اين اساس ما ميتوانيم نظريهاي در باب هنر بنا كنيم كه دامنه شمول آن تا آنجا كه چنين نظريهاي لازم دارد وسعت داشته باشد. اما مهم است كه در آغاز بحث نسبيت اين اصطلاح زيبايي را مورد تأكيد قرار دهيم.
وجوه زيبايي
«انسان آفريننده زيبايي است، اما زيبايي آفريده نتواند شد مگر در واكنشي كه انسان آفريننده در مقابل كنش اجتماعي محيط زندگي خود از خود بروز ميدهد.» روژه باستيد
در مورد تقسيمات زيبايي به طور عام چند موضوع قابل ذكر است. يكي اينكه زيبايي بصري و ظاهري از دوران باستان به دو مقوله طبيعي و مصنوع انسان تقسيم شده، به عبارت ديگر از آغاز دو نوع زيبايي وجود داشته و اين دوگانگي تا امروز نيز همچنان حفظ شده است. افلاطون از اولين كساني بود كه به اين امر اشاره نمود (347ـ427 ق.م). او معتقد بود كه زيبايي طبيعت نسبي است در حالي كه زيبايي هندسي يا آنچه كه به دست بشر ساخته ميشود مطلق است.
موضوع ديگر تقسيم زيبايي از نظر مفهومي يا مصداقي و يا ارتباط آن با زمينهها و موضوعات مختلف است. مفهوم زيبايي و مضوعات متعلق به آن در زبانها و فرهنگها و جهانبينيهاي متفاوت مختلف است نكته قابل توجه اينكه در زبان فارسي و فرهنگ ايراني و به ويژه جهانبيني اسلامي امكان زيبا بودن هر موضوع، مفهوم و شيئي فراهم است و زيبايي حتي به موضوعات معنوي نيز اطلاق ميشود.
بسياري از فلاسفه نيز مسائل زيباشناسي را كه با اين فرضيه كه «هدف هنر، آفرينش اشياء زيباست» ساده كردهاند. آنچنان ساده كه تعريف زيبايي با دشواريهاي عمدهاي قرين شده است، اما از همان ابتداي پذيرش اين فرضيه روشن شده است كه در جريان فعاليتهايي كه ما آنها را فعاليتهاي هنري ميناميم، امكان ايجاد كارهايي وجود داشته كه در هيچ يك از مفاهيم عقلايي نميتوان زيبايشان خواند. از اينرو امروزه در ميان نظريهپردازان بيشتر به اين باور گرايش وجود دارد كه هنر وسيلهاست است براي ريختن احساسات عميق و ماجراهاي نهفته ضمير در قالب زيبايي ناب و مقبولتر اينست كه گفته شود هنرمند ترجمان، فاشكننده و آفريننده بسياري از پديدهها و از جمله زيبايي است، اما زيبايي به تنهايي عمده منظور مجسم از چيزي كه عرفاً به نام هنر ميشناسيم نيست و به اين ترتيب تئوري زيبايي يا زيباييشناسي چيزي متفاوت با تئوري هنر است.
تفاوت هنر و علم
دكتر شريعتي علم را كوشش انسان براي آگاه شدن از آنچه هست ميداند ولي هنر را كوشش انسان براي برخوردار شدن از آنچه بايد باشد، اما نيست معرفي ميكند.
يعقوب آژند نيز در مقدمه كتاب هنر اينچنين بيان كرده است، عالم به جهان عيني و پديدهها علاقمند است و هنرمند به جهان ذهني و تخيلات. بطور كلي، علوم به دنبال دستيابي به قوانين عام قابل توجيه در همه زمينههاست و هنرها (و ادبيات) در پي كشف واكنش افراد و ويژگيهاي بينظير تجربه. هنرمند ميخواهد لحظه گذشته را بيافريند و به حال تداوم بخشد. او تنها فاتح مبارزه انسان با زمان است و اثر هنري تبلور يك لحظه و پلي بين تجربه فردي و جهاني ميباشد. هنرمند، پل خود را در درون ابديت جهان ملموس ميزند تا ارزشهايي را بيان كند كه جهاني است و در اينجاست كه اثر هنري او نيز هرچه بيشتر پايا و جهاني ميشود. يك تفاوت مهم ديگر آنكه هنرمند وسيلهاي دارد تا نظر ثابت نشده خويش را در اجتماع زنده نگهدارد، در حاليكه دانشمند نميتواند نظر ثابت نشدهاي را چاپ بزند و بدست مردم بسپارد مگر اينكه آن را در قالب يك كار هنري عرضه كند كه در آنصورت اين دانشمند نيز در گروه هنرمندان به شمار خواهد رفت.
ریز فضا های دانشکده معماری
چند تعريف بر معماري
حقيقت اين است كه آنچه غالباً به عنوان تعريف معماري ارائه شده يا ميشود نه تعريفي علمي و دقيق از معماري، كه توصيفي مجازي يا واقعي از برخي ويژگيهاي آن است، كه بر حسب منظري كه از آن نگريسته شده مقصود خاصي را افاده ميكند و يا جنبهاي از آن را مورد مداقه قرار ميدهد و برجسته ميكند. در واقع هر يك از اين تعاريف جنبهاي از معماري اعم از جنبه علمي، فني، هنري يا احساسي را عمده كرده و به نوعي از جنبههاي ديگر غفلت كردهاند.
در اينجا به منظور آشنايي بيشتر با تعاريف ارائه شده از معماري در دورههاي مختلف به برخي از آنها اشاره ميكنيم :
1ـ معماري هنر فضاست. (برونو زوي)
در اين ديدگاه، معماري تنها به سلسله عملياتي منطقي اطلاق نميگردد و معماري كه آشنا به هنر معماران گذشته و معاصر نبوده و هنرمند نباشد از جرگه معماران خارج شده و مهندس ساختمان به حساب ميآيد.
2ـ معماري مادر هنرهاست. (اوائل سده 15 در ايتاليا)
در اين تعريف معماري به صورت ظرفي ديده ميشود كه ميتواند هنرهاي سليقهاي يا رايج، بومي يا غيربومي را بر خود بپذيرد كه در حقيقت نوعي تظاهر هنري حاصل ميشود. در اين نوع معماري معمولاً به سياستهاي اقتصادي و روابط فرهنگي و اجتماعي و حقوقي توجه دقيق به عمل نميآيد و موارد اساسي شناخته شده در تدويني محدود با آراستگيهاي به ظاهر هنري در كليات و جزئيات به دست هنرمندان انجام ميگيرد.
3ـ معماري، هنر سازماندهي فضاست و اين از راه ساختمان بيان ميشود. (اگوست پره)
4ـ معماري، ايدهها و ارزشهايي را بوسيله سيستمي از علائم بصري بيان ميكند. (تلخيص شده از كتاب نقد سليقه اثر Galvano della volpe)
5ـ معماري، دفتر ثبت تاريخ بشري است. (اونوره دوبالزاك)
اين تعريف ارتباط فضاي ساخته شده را با تمدن و فرهنگهاي انساني نشان ميدهد و معماري را به عنوان يك هنر والا و جامع با انديشههايي پيوند ميزند كه خاص معمار بوده و به دور از خردهانگاريهاي حرفهاي است.
6ـ معماري به نوعي از سازندگي اطلاق ميشود كه مردم به وسيله آن به هويت خود پي ميبرند و به اين هويت مفهوم ميدهند. (از كتاب يك تئوري نوين در معماري اثر بروس آلسوپ)
و كلام آخر، «معماري هنر معنيدادن به فضاست.» و اين تعريفي نسبتاً جامع، نافع و علمي است كه علاوه بر ابعاد و مقاصد فيزيكي، تمامي ابعاد و جنبههاي بياني، فرهنگي، هنري، احساسي و بالاخره معنوي را در بردارد.